همچنین یکی از جمله موضوعاتی که امروزه مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت ، روانشناسان و دست اندرکاران آموزش و پرورش قرار گرفته است خلاقیت میباشد . یکی از اهداف اساسی آموزش و پرورش نیز تربیت انسانهای خلّاق است داشتن افراد خلّاق و نوآور یکی از خواسته ها و آرزوهای معقول هر خانواده ای است و برای جامعه نیز ، وجود افراد خلاق امری حیاتی و مهم به نظر میرسد . این موضوع به خصوص امروزه ، بسیار حائز اهمیت است ، زیرا اختراعات بزرگ و توفیقات امیدبخش امروزی مانند سفر به کرات و فضای دیگر و پیشرفت های به دست آمده در علوم مختلف بر اثر خلاقیت امکان پذیر گشته است . بنابرین ، لازم است این موضوع بیش از گذشته مورد توجه معلمان ، والدین و دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد (فرهنگی، ۱۳۸۵).
یکی از عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان قضاوت های اخلاقی میباشد . قلمرواخلاق همراه با امکان روز افزون انسان در مهار همه جانبۀ محیط اجتماعی و طبیعی خود گسترش یافته و وسیع می شود ،چیزی که زمانی اساساً شرط طبیعی به حساب میآمد، همین که انسان به کشف وسایل تغییر آن در جهت مقاصد و اهداف خود نائل شد، تبدیل به مسأله اخلاقی گردید. از همین جاست که نیاز به اخلاق بیشتر احساس می شود و رشتۀ اخلاق به عنوان زمینه ای فراگیر بر حوزه های مختلف معرفتی سایه میاندازد. اخلاق، در شرایطی که فرد در برابر طیفی از گزینه های قابل قبول و اغلب نارضایت بخش قرار دارد، به تعیین درستی تصمیم می پردازد. اخلاقیات به مجموعه ای از عقاید اشاره دارد که ما برای تمیز حق از باطل به آن مراجعه میکنیم؛ اخلاق فرایند بیان توجیهات عقلانی برای رفتارها و کردارهای ما در موقعی است که ارزش های مورد نظر ما به چالش کشیده می شود. فلسفۀ اخلاق هنگامی پدیدار می شود که همچون سقراط ازمرحله ای که در آن به وسیلۀ قواعد سنتی اداره میشویم و حتی از مرحله ای که قواعد در آن به نحوی درونی شده اند که می توان گفت هدایت شد ه درون هستیم، به سوی مرحله ای گذر کنیم که در آن مستقلاً و با مفاهیم دقیق و کلی بیندیشیم و به عنوان عاملان اخلاقی به نوعی خودمختاری دست یابیم. به این ترتیب می توان گفت فیلسوفان اخلاق پیرامون شاکله های قضاوت های اخلاقی و میزان تناسب درک ما از اخلاقیات با عقلانیت بحث کرد ه اند. در مقام بیان توجیه منطقی رفتارها و کردارها، اخلاق شناسان قرار دارند که فرد را به ترسیم اصول عمومی و پایداری همچون احترام به کرامت انسانی، بیان حقیقت، شفافیت و التزام به ارزش های جمعی و اجتماعی ترغیب میکنند. این اصول و برخی از اصول دیگر، کانون اصلی قوانین اخلاق حرفه ای را تشکیل میدهند. اخلاق شناسان فرد را برحسب ماهیت مسأله اخلاقی موجود، به فیلسوفان و نظریه های مختلف ارجاع میدهند ( خانیکی، ۱۳۸۸ ). بنابرین در پژوهش حاضر رابطه بین رشد قضاوتهای اخلاقی با خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت .
بیان مسئله
از وظایف اصلی آموزش و پرورش در هر کشور انتقال میراث فرهنگی جامعه، پرورش استعدادهای دانشآموختگان و آمادهکردن آنان برای شرکت فعال در جامعه است. آموزش و پرورش از مهمترین نهادهایاجتماعی است، که در واقع کیفیت فعالیت سایر نهادهای اجتماعی تا اندازه زیادی بستگی به چگونگی عملکرد در این نهاد دارد (ندیمی و بروج، ۱۳۸۵). عملکرد عبارت است از مجموعه رفتارهایی که فرد در ارتباط با انجام وظایفش از خود نشان میدهد (رابینز، ۱۳۸۸) و ماو[۱](۱۹۹۷) در تعریف عملکرد تحصیلی[۲] میگوید مجموعه رفتارهای تحصیلی است که در دو بعد پیشرفت تحصیلی و پسرفت تحصیلی در زمینه کسب معلومات نشان داده می شود. پیشرفت تحصیلی بر مقدار یادگیری آموزشگاهی فرد از طریق آزمونهای مختلف درسی مانند حساب، ادبیات، تاریخ، … سنجیده می شود اشاره می کند (سیف، ۱۳۸۸).