افسردگی از رایج ترین انواع ناراحتی های روانی است که باعث مراجعه به روان پزشکان، روانشناسان و دیگر متخصصان بهداشت روانی میگردد از این لحاظ افسردگی با سرماخوردگی در میان ناراحتی های جسمی قابل مقایسه است (کاویانی، ۱۳۸۴) در هر لحظه از زمان ۱۵ تا ۲۰ درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه های افسردگی شدید را از خودشان نشان دهند حداقل ۱۲ درصد از جمغیت کشورهای پیشرفته در طی عمر خود برای معالجه افسردگی شدید به متخصصان روانی مراجعه میکنند و حدس زده می شود. ۷۵ درصد افرادی که در مؤسسات درمانی روانی بستری میشوند دچار افسردگی هستند به دلیلی درصد بیشتری از زنان دچار افسردگی میشوند، نسبت زنان به مردان افسرده در ممالک پیشرفته صنعتی تقریبا دو بر یک است مطالعاتی که در سالهای اخیر از طرف متخصصان سازمان بهداشت جهانی در کشورهای در حال توسعه آسیا و آفریقا انجام گرفته از نظر افزایش شیوع افسردگی در میان ملل در حال رشد حکایت میکند افسردگی درجات و انواع مختلفی دارد و از عوامل متعددی ممکن است ناشی شود این عوامل شامل سرشت طبیعی، وارثت، اختلال در فعالیت شیمیایی و هرمونی بدن، اختلال در ترکیب شیمیایی انتقال دهندهای مغز، تجارب خانوادگی، از دست دادن یکی از والدین (بخصوص مادر) در اوایل زندگی یا محرومیت از علاقه و محبت والدین، حوادث ناراحت کننده و منفی در سالهای اخیر زندگی گرفتاری با زوج یا زوجه ای خشن و پرخاشگر نداشتن روابط اجتماعی نزدیک با افراد قابل اعتکاد برخوردار نبودن از حمایت های اجتماعی کافی و بلاخره نداشتن یا از دست دادن احترام و اعتماد به خود (ناش و همکاران[۱۹]، ۲۰۱۳).
اختلالات افسردگی، اختلال بی نظمی خلق اختلال گر، افسردگی اساسی افسردگی مدوام (افسرده خویی) اختلال ملال پیش از قاعدگی، اختلال افسرده ناشی از مواد/ دارو، اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر، اختلال افسردگی نامشخص را شامل میشوند بر خلاف DSM-VI-TR این دسته از «اختلالات افسردگی» از اختلالات دو قطبی و اختلالات مرتبط مجزا شده است. ویژگی های مشترک تمام این اختلالات، وجود غم، پوچی، با خلق تحریک پذیر، همراه با تغییرات جسمانی و شناختی است که به طور قابل ملاحظه ای بر توانایی عمل کردن فرد تاثیر میگذارد آنچه بین آن ها تفاوت دارد موضوعات مدت، زمان بندی یا سبب شناختی فرض شده است. اختلال افسردگی اساسی، بیماری کلاسیک در این گروه اختلالات را نشان میدهد. اختلال افسردگی اساسی با دوره های مجزای حداقل دو هفته ایی مشخص می شود. (هر چند اغلب دوره ها خیلی طولانی تر هستند) که تغییر واضح در عاطفه، شناخت، و کارکردهای عصبی – نباتی و بهبود بین دوره ای را شامل می شود. تشخیص بر اساس دوره ی تکی امکان پذیر است، اما این اختلال در اکثر موارد عود کننده است به تفکیک غمگینی عادی و سوگ از دوره ی افسردگی اساسی توجه خاصی شده است داغدیدگی میتواند عذاب زیادی ایجاد کند، اما معمولا دوره افسردگی اساسی را ایجاد نمی کند در صورتی که آن ها با هم روی دهند، نشانه های افسردگی و اختلال کارکردی شدیدتر خواهد بود و پیش آگاهی در مقایسه با داغدیدگی که اختلال افسردگی اساسی را به همراه ندارد بدتر است افسردگی مرتبط با داغدیدگی در افرادی که آسیب پذیری های دیگری نسبت به اختلالات افسردگی دارند. روی میدهد و درمان ضد افسردگی میتواند به بهبودی کمک کند (اسمیت و همکاران، ۲۰۱۱).
۲-۴-۱ علائم افسردگی
افسردگی دارای علائم متعدد روحی و جسمی میباشد. از علائم روحی میتواند به یأس، نگرانی، عدم تمرکز، مشکلات حافظه افکار ممنفی، هزیان گویی، توهمات، احساس غیر مفید بودن و احساس اینکه «هیچکس مرا دوست ندارد» یا «من چقدر بدبختم» اشاره کرد از علائم جسمی افسردگی: افزایش و کاهش اشتها، خستگی دائم، یبوست اختلالات قاعدگی، از دست دادن یا کاهش میل جنسی، افزایش یا کاهش وزن مشکلات خواب (کم خوابی، با زیاد خوابی) اشاره کرد. باید به خاطر داشت که افسردگی یک احساس غم و اندوه یا یک خلق و خوی گرفته نیست که ظرف چند ساعت یا در طول چند روز بر طرف شود انسانهایی که دارای افسردگی اند به عبارت دیگر از اختلال عمده افسردگی عمده رنج میبرند از علائم و نشانه هایی که در ذیل ذکر میگردد حداقل پنج ویژگی از یازده ویژگی مهم افسردگی را در تمام طول روز به مدت بالغ بر رو هفته تجربه کردهاند: (دهستانی، ۱۳۹۴)
۱-داشتن حالت افسرده مداوم شامل احساس غم و تهی بودن
۲- از دست دادن علاقه نسبت به مسائل خاص و بعضی فعالیت ها و سرگرمی هایی که زمانی مورد علاقه بودند
۳- داشتن احساس نامیدی و بدبینی
۴- داشتن احساس گناه ناتوانی و بی ارزشی
۵- بی خوابی یا کم خوابی یا خواب زیاد
۶- از دست دادن اشتها یا کاهش وزن یا پرخوری همراه با افزایش وزن
۷- کم شدن انژی و احساس خستگی احساس رخوت و سستی
۸- داشتن احساس بی قراری و تند خویی
۹- دشواری در تمرکز و به یادآوری مسائل مختلف و ناتوانی در تصمیم گیری
۱۰- داشتن افکار خطرناک در رابطه با خودکشی و مرگ یا اقدام به خودکشی
۱۱- داشتن مشکلات جسمانی مداوم مانند سردردهای سوءهاضمه ها یا دردهای مزمن که به درمانهای پزشکی پاسخ نمی دهد و برای آن ها علت جسمانی یافت نمی شود.
۲-۴-۲ علل ایجاد افسردگی
عوامل زیادی میتوانند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند از جمله وراثت، شخصیت مستعد افراد، سرگذشت نامناسب زندگی (از دست دادن والدین، رفتار والدین، تنبیه شدن، سوءاستفاده های بدنی، حوادث غیر مترقبه) استرس و فشارهای عصبی و الگوهای نامناسب فکری، بیماری های مزمن جسمی و محیط نامناسب زندگی (خانه های کم نور، نمناک، دکواسیون نامناسب و تیره نبود وسایل فرح بخش، نداشتن تفریحات سالم و منظم و کمبود رفاه)، هر یک از عوامل فوق میتواند دلیلی برای ایجاد افسردگی باشد. خیلی از این عوامل از کنترل ما خارج است مثل عوامل ارثی یا رویدادهای ناخواسته زندگی ولی بسیاری از عوامل مثل فشارهای عصبی، افزایش برنامه های فرح بخش تغییر محیط زندگی و الگوهای نامناسب فکری قابل کنترل است (عبدالقادری و همکاران، ۱۳۹۲).