– قاسمی در پایان نامهای با عنوان «گونهشناسی و تبیین فرهنگ سیاسی دانشجویان شاغل به تحصیل در ایران» به راهنمایی کتابی و وحیدا در دانشگاه اصفهان، فرهنگ سیاسی را به عنوان پدیدهای چهار بعدی در نظر گرفته است. ابعاد باور، ارزش، احساس و دانش سیاسی، چهار بعدی هستند که در جمعیت دانشجویی مورد کندوکاو قرار میگیرد. با توجه به ترکیبهای مختلف از چهار بعد مذکور میتوان گونه های مختلفی از فرهنگ سیاسی را تعریف کرد. میتوان گفت فرهنگ سیاسی چارچوبی است که رفتار سیاسی در آن شکل میگیرد. در واقع، هدف از پژوهش وی، پاسخ به چیستی (گونهشناسی) و چرایی (تبیین) فرهنگ سیاسی دانشجویان شاغل به تحصیل در ایران است.
روش تحقیق قاسمی نیز از نوع پیمایشی است، تعداد کل نمونه مورد مطالعه برابر با ۱۳۹۸ نفر است که از شش استان انتخاب شدهاند. پژوهشگر در مرحله اول سه گونه فرهنگ سیاسی در جامعه دانشجویی ایران را مشاهده و تعریف کردهاست که عبارتند از: فرهنگ سیاسی مشارکتجویان پسرونده، فرهنگ سیاسی مشارکتجویان پیشرونده و میانهها. به طور کلی مشخصه های اصلی گروه مشارکتجویان پسرونده اثربخشی درونی بالا در مقابل اثربخشی بیرونی پائین، ارزش آزادی نشر برای دانشجویان؛ در مقابل باور به فقدان آزادی نشر در جامعه و اعتماد پایین به مسئولان سیاسی است. نقطه مقابل گونه مشارکتکنندگان پسرونده، گونه مشارکتکنندگان سیاسی پیشرونده است. گونه سوم نیز به علت داشتن نمره تقریباً حد وسط روی اغلب طیفهای طرح شده، میانهها نامیده شدند. نتایج نشان داده است که؛ گونه میانهها ۴۸ درصد، گونه مشارکتجویان پسرونده ۳۹ درصد و گونه مشارکتکنندگان پیشرونده ۱۳ درصد از مشارکتکنندگان را در جامعه آماری مورد نظر تشکیل داده اند. در مرحله دوم پژوهش، تأثیر ابعاد مختلف دینداری، رویدادهای سیاسی تأثیرگذار بر ذهنیت دانشجویان نسبت به نظام سیاسی جمهوری اسلامی، جنسیت، استفاده از انواع رسانههای جمعی، ابعاد مختلف موقعیت اجتماعی- اقتصادی و ساخت خانواده مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه بسیار مهمی که به دست آمده این است که گونه های مشارکتجویان پسرونده و مشارکتکنندگان پیشرونده، نسبت به گونه میانهها، گروه های همگنتری را از لحاظ متغیرهایی نظیر دینداری، وقایع تأثیر گذاشته بر ذهنیت آنان، استفاده از انواع رسانه، ساخت خانواده و موقعیت اجتماعی- اقتصادی تشکیل می دهند. شدت دینداری نیز در مجموع بر تعیین نوع فرهنگ سیاسی دانشجویان در ایران مؤثر است. از چهار بُعد مورد مطالعه به ترتیب ابعاد مناسکی، پیامدی و اعتقادی دارای بیشترین توان تمایزگذاری بین دانشجویان از لحاظ فرهنگ سیاسی بوده اند و بُعد تجربی یا عاطفی فاقد این توان بوده است (قاسمی، ۱۳۸۰). بنابرین به نظر میرسد متغیرهایی چون دینداری، سطح استفاده از انواع رسانه، معرفهای موقعیت اجتماعی- اقتصادی و معرف آزادی/نظارت در ساخت خانواده برای پژوهش حاضر نیز مفید باشند. از اینرو میتوان به عنوان متغیرهای کنترل از آنها نیز استفاده نمود.
۲-۵-۱ پژوهشهای خارجی مربوط به گرایش سیاسی
– مقاله جک بلوک با عنوان « شخصیت در دوران کودکستان و گرایش سیاسی در دو دهه بعد» در گروه روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا به چاپ رسیده است. گزارش وی مبتنی بر بررسی صفات شخصیتی کودکان کودکستانی است که در دو دهه بعد در امتداد یک بُعد لیبرال/محافظه کاری قرار گرفتهاند. در واقع بررسی دیدگاه های سیاسی این افراد بالغ مربوط به ارزیابی صفات شخصیتی آنها در زمان کودکی- پیش از آنکه دیدگاه های سیاسی آنان شکل بگیرد- بوده است. سؤال اساسی این پژوهش آن است که چه ویژگیهای شخصیتی در گرایشهای سیاسی بعدی افراد مؤثر خواهد بود؟
پژوهش حاضر به مطالعات طولی در سالهای ۱۹۸۹-۱۹۶۹ پرداخته است. به این ترتیب شخصیت کودکان در دوره کودکستان مورد بررسی قرار گرفته است. هر کودک در سن سه سالگی با سه تجربه مستقل مورد ارزیابی قرار گرفته است. پس از آن در حدود سال ۱۹۸۹ افراد در سن ۲۳ سالگی مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند. ۱۰۴ نفر از ۱۲۸ نفر به طور عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت داده های قابل استفاده برای تجزیه و تحلیل شامل ۹۵ نفر: ۴۹ زن و ۴۶ مرد بوده است. نتایج حاکی از آن است که شخصیت افراد در دوران ابتدایی زندگی نقش بسزایی در شکل گیری گرایشهای سیاسی افراد در سنین بالاتر خواهد داشت. در واقع افرادی که در سنین جوانی گرایشات لیبرالیسم داشته اند، در کودکی افرادی متکی به خود، پرانرژی، مسلط و انعطافپذیر بوده اند. همچنین افرادی که به محافظه کاری گرایش داشته اند صفات بارز آنان در کودکی ترس، دودلی، عدم بروز احساسات، آسیبپذیری و کنترل شدگی بوده است.
به طور کلی مشخصه های افراد محافظهکار در دوران کودکی از این قرار است: احساس ناخشنودی، آمادگی برای احساس گناه، اضطراب در محیط غیر قابل پیش بینی، شک و بدگمانی به دیگران، تردید، تمایل به ارتباطات غیر کلامی، خجالتی و محتاط و مطیع و سازگار. مشخصه های افراد لیبرال نیز این گونه است: کاردان در آغاز فعالیت، در جستجوی استقلال، پرحرف، ابراز احساسات منفی به گونه ای آشکار، خودپسند، تمایل به قضاوت در مورد دیگران و تمایل به رقابت (Block, 2006). بر اساس این پژوهش مشاهده می شود که شخصیت در دوران کودکی با گرایشات سیاسی در سالهای بزرگسالی مرتبط است.
– مقاله فلوریان ون لیووِن و همکارانش با عنوان «ادراک اجتماعی، بنیادهای اخلاقی و جهتگیریهای سیاسی» در مجله شخصیت و تفاوتهای فردی به چاپ رسیده است.
تمرکز پژوهش آنان بر گرایش سیاسی محافظه کاری است. در واقع پژوهشگر به این پرسش میپردازد که چه چیزی به تمایل افراد به محافظه کاری و لیبرالیسم منجر می شود؟ بنابرین ۱۴۰ دانشجو (۲۷ مرد، ۱۱۳ زن) از دانشگاه گرونینگن هلند[۶] مورد بررسی قرار گرفتند. برای آزمون این پژوهش از پرسشنامه آلتمیر[۷] استفاده شده است که به ارزیابی تفاوتهای فردی در درک خطرات اجتماعی می پردازد.