ما جهت حفظ بقای تولید مثل، عشق، شغل و. . . . کاملاً ضروری است شکلهای مختلفی به خود میگیرد. روابط دوستانه، الگوهای ارتباطی و احساس رضایت از رابطه، موضوعاتی هستند که هم از جنبهی اجتماعی و هم از جنبهی روانشناسی بر روی رفتارهای بین فردی متمرکزند و موضوع اصلی هستند که از دوران کودکی آغاز میشوند. از آن جا که روابط دوستانه، الگوهای ارتباطی و احساس رضایت از رابطه در اغلب روابط وجود دارد و میتواند تأثیر زیادی روی افراد داشته باشد. تأثیر منفی این مسئله میتواند روی روند رشد فرد اثر بگذارد، از وقایعی که در دوران کودکی رخ میدهد تا تجاربی که در دوران بزرگسالی در رابطه با مردم سبک میکند (رئیسی، ۱۳۹۰).
از آن جا که الگوهای ارتیاطی زوجین و تعارضات زناشویی از عوامل زیادی تأثیر می پذیرند و از سوی دیگر جهت گیری مذهبی و معنویت تأثیر زیادی بر روی فرد و روابط فرد با دیگران دارد، لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطهی جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی در بین زوجین انجام گردید.
۱-۲- بیان مسأله
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎﻱ ﻣﻬﻢ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻫﻤﻴﺖ، ﻧﻘﺶ ﻭ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻋﻠﻤﺎﻱ ﻣﺬﻫﺒﻲ، ﺍﺧﻼﻗﻲ ﻭ ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮﺍﻥ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻭ ﺗﺮﺑﻴﺖ، ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﻲ ﻭ ﺭﻭﺍﻥﺷﻨﺎﺳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﻧﻬﺎﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ (بیابانگرد، ۱۳۸۱). ازدواج یک سنت الهی و یک نیاز فطری بشری باشد. بشر از بدو خلقت جهت تشکیل خانواده و بقای نسل ازدواج می کرده است. ازدواج در اقوام و ادیان مختلف، انواع و مقررات خاصی دارد (مولر[۴] و یانگ[۵]، ۲۰۰۱). تمامی مطالعات با وجود تفاوت هایی که با یکدیگر دارند، نشان میدهند که میزان شیوع ناسازگاری به صورتهای مختلفی روبه افزایش است؛ اگر چه در کشور ما شدت مشکلات زناشویی به اندازه برخی کشورهای دیگر نیست؛ با این وجود بروز تعارضات، مشکلات و نارضایتی های مختلف در این حیطه را نمی توان مورد اغماض قرار داد (واقعی و همکاران ۱۳۸۸).
تعارض زمانی پیش میآید که اعمال یک فرد با اعمال فرد دیگر تداخل پیدا میکند، همچنان که دو فرد به یکدیگر نزدیکتر میشوند نیروی تعارض افزایش مییابد (کیوچینگ[۶]، ۱۹۹۶، ص ۲۵۷). گاتمن[۷] (۱۹۹۴)، معتقد است که “تعارض، منجر به حرکت مارپیچی نزولی میشود”. زوجهایی که کیفیت ازدواج بالاتری را گزارش کرده اند، عقیده داشتند که رفتار منفی طرف مقابل علت موقعیتی دارد و تحت شرایط خاصی صورت گرفته است. زوج هایی که کیفیت ازدواج پایین تری را گزارش کردند، عقیده داشتند که رفتار منفی طرف مقابل کلی و با ثبات است و بخشی از ویژگی های شخصیتشان است و این عامل منجر به دیدگاه منفی در کیفیت ازدواج می شود (دیباچی فروشانی، امامی پور و محمودی، ۱۳۸۸، ص ۹۱).
روابط دوستانه، الگوهای ارتباطی و احساس رضایت از رابطه، موضوعاتی هستند که هم از جنبهی اجتماعی و هم از جنبهی روان شناسی بر روی رفتارهای بین فردی متمرکزند و موضوع اصلی هستند که از دوران کودکی آغاز میشوند (کاتلر و همکاران[۸]، ۲۰۰۹). وایلی[۹] (۲۰۰۰)، بر این باور است که همسران مجموعههایی از الگوهای ارتباطی را میان خود برقرار میکنند و رفتارهای مشکل آفرین، صرفاً اجرای همان الگوها هستند. الگوهای ارتباطی مورد نظر وایلی عبارتند از: “انزواگزینی متقابل، سرزنش متقابل و توقع/ انزوا گزینی”. طی سالها پژوهش در زمینهی ارتباط میان فردی، الگوهای متعددی ارائه شده اند که نشانگر ماهیت و شیوهی کار ارتباطات است.
ارتباطات مؤثر، موجب شکوفایی هویت و کمال انسان و مبنای اولیه پیوند وی با دیگران و بهبود کیفیت روابط افراد می شود، در حالی که ارتباطات غیرمؤثر مانع شکوفایی انسان شده و روابط را تخریب می کند. بنابراین، اساس زندگی و خوشبختی انسان را همین ارتباطهای میان فردی تشکیل می دهد. ارتباط دلپذیر زوجین این امکان را می دهد که با یکدیگر به بحث و تبادل نظر بپردازند (دیباجی فروشانی و همکاران، ۱۳۸۸، ص ۹۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نتایج بعضی از تحقیقات نشاندهنده وجود رابطه بین جهت گیری مذهبی با تعارضات و هم چنین وجود رابطه بین جهت گیری مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین می باشد. که در قسمت ذیل به طور خلاصه به تعدادی از آن ها اشاره می گردد: کوئینگ[۱۰] (۲۰۰۷)، در تحقیقی نشان داده است که افرادی که اعتقادات مذهبی قوی تری دارند، سازگاری بهتری با تعارضات و موقعیتهای زندگی دارند (کوئینگ، ۲۰۰۷، ص ۷۳۸). رسولی و سلطانی (۱۳۹۱)، نیز در پژوهشی نشان دادند که بین جهتگیری مذهبی و سازگاری زناشویی رابطه وجود دارد و همچنین اعمال و باورهای مذهبی در افزایش رضایتمندی و سازگاری زناشویی و فرایند حل تعارض تأثیر دارد (رسولی و سلطانی، ۱۳۹۱). سارگلو[۱۱] (۲۰۰۲)، در پژوهشی بیان داشت که الگوهای ارتباطی با درونی شدن هر چه بیشتر ارزشهای اخلاقی و مذهبی ارتباط دارد. تحقیق دیگری که توسط باتلر[۱۲] و اتل[۱۳] (۲۰۰۱)، انجام شد، نشان داد که زوجها عبادت و گرایشهای مذهبی را به عنوان یک رویداد آرامشبخش مهم قلمداد مینمایند و برای حل مشکلات سازشی خود در زندگی از عقاید مذهبی کمک میگیرند. همچنین، زوجها اظهار داشتند که انجام عبادات مذهبی باعث کاهش احساسات خصمانه و واکنشهای هیجانی منفی میشود. از طرف دیگر، عبادات، رفتارهای ارتباطی، مشارکتی و همدلانه با دیگران را افزایش میدهد.
مذهب جزء لاینفک زندگی بشری در تمام اعصار بوده است. ویل دورانت معتقد است: دین به اندازهای غنی، فراگیر و پیچیده است که هیچ دورهای در تاریخ بشر خالی از اعتقادات نبوده است. این که حتی یک انسان بیاعتقاد به خدا هم، در شرایط نامطمئن بحران روحی و درماندگی به طور ناهشیار به خدا و نیروهای ماوراءالطبیعی میاندیشد و از او استمداد میطلبد، یک پدیده ثابت شدهای است. احساس مذهبی عمیق و واقعی، در اعماق ضمیر ناهشیار هر انسانی وجود دارد. تحقیقات نشان داده است که مذهبی بودن به معنای وسیع کلمه میتواند آثار بحران شدید زندگی را تعدیل کند و همچنین ارتباط مثبتی بین مذهب و سلامت روان وجود دارد. بنابراین اعتقادات مذهبی یک موضوع مهم در سلامت جسمی و روحی است. مذهبی بودن به معنای وسیع کلمه میتواند آثار بحرانهای شدید زندگی را تعدیل کند (مختاری، ۱۳۸۰، ص ۳). آلپورت[۱۴] (۱۹۵۰)، مذهب را به عنوان فلسفه وحدت بخش زندگی توصیف میکند و هم چنین بیان می کند که جهتگیری مذهبی را به دو صورت جهتگیری مذهبی درونی و جهتگیری مذهبی بیرونی میباشد (خوانین زاده، اژهای و مظاهری، ۱۳۸۴).
نتایج تحقیقات انجام شده در زمینه رابطه مذهب با تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی زوجین نشان میدهد که بیشتر مطالعات انجام شده نشان دهنده رابطه بین مذهب و تعارضات زناشویی می باشد که پایبندی به معنویات موجب کاهش تعارضات زناشویی می گردد. هم چنین جهت گیری مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین رابطه دارد و دین و مذهب موجب می گردد که زوجین از الگوهای صحیحی برای ارتباط خود استفاده کنند. از طرفی با توجه به اینکه برخی تحقیقات دین را تنها عامل مثبت و پایداری میدانند، این سوال مطرح میشود چرا برخی افراد دین دار، اختلاف زناشویی دارند و از تعارضات زناشویی رنج می برند؟ و چرا برخی زوجین دین دار، ارتباط صحیح و مؤثری با یکدیگر ندارند و در بعضی موارد به جدایی، طلاق و یا طلاق عاطفی روی می آورند؟ آیا اختلافات و تعارضات زناشویی آنها به نوع جهت گیری دینی و میزان عمل به باورهای دینی مربوط میگردد؟
البته باید توجه داشت که با افزایش ارتباطات و گسترش نفوذ رسانه ها و رواج الگوهای غربی در بین زوجین باورها و نگرش های مذهبی نیز دستخوش تغییراتی شده اند. لذا به نظر می رسد که در زمینه تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی افراد مذهبی در جامعه امروزی تحقیقات کمتری انجام شده و این خلأ بیش از پیش احساس می شود. لذا با توجه به متغیرهای بیان شده، در این پژوهش محقق درصدد این است که علاوه بر کشف رابطه بین جهتگیری مذهبی با الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی بداند سهم هر کدام از متغیرهای جهت گیری مذهبی و الگوهای ارتباطی در تعارضات زناشویی چه میزان است؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
از جنبه های نظری باورهای مذهبی در سازش با تعارضات زندگی نقش داشته و می توانند ارزیابی های فرد را از رویدادها تحت تأثیر قرار بدهند. بنابراین ضرورت توجه به عوامل و موقعیت ها و ریخت هایی که میتوانند منجر به تعارض و تنیدگی شوند و متغیرهایی که در تعدیل آن نقش مؤثر دارند امری است که امروزه تردیدی در آن روا نیست. این مسأله در سال های اخیر همواره مورد توجه محققین بوده است، اما نقش تعدیلگر مذهب و به خصوص روی آوردهای افراد به جهت گیری های مذهبی از موضوع هایی بوده است که کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. با شناخت هر چه بیشتر چنین متغیرهایی می توان بیشتر به نقش اهمیت مذهب بر روی آوردهایی که شخص برای رویارویی با تعارض و تنیدگی به کار می برد، پی برد (مختاری، اللهیاری و رسولزاده طباطبایی، ۱۳۸۰، ص ۵۸).
با وجود آنکه هیچ زوجی با هدف جدایی ازدواج نمی کند و تقریبا همه زوجها به امید یک زندگی دراز مدت توأم با آرامش و خوشبختی پیوند میبندند. اما در رهگذر زمان بسیاری ازدواجها به بن بست رسیده و به جدایی ختم میشوند. آمار بالای طلاق در دهه های اخیر بیانگر وجود ناسازگاریهای زناشویی است. بنابراین با افزایش آمار طلاق و با توجه به صدمات جبران ناپذیر آن یافتن عوامل مؤثّر در نارضایتیهای زناشویی و اتخاذ راهکارهای مناسب جهت حذف این عوامل ضروری است (قلی زاده و همکاران، ۱۳۸۹).
بیشتر مطالعات صورت گرفته، به رابطه بین دین و رضایت زناشویی پرداخته اند و کمتر مطالعهای یافت میشود که به رابطه بین دین و جهت گیری مذهبی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی بپردازد. محقق با دیدن مشکلات، افزایش روزافزون تعارضات زناشویی خصوصاً در بین زوجین جوان و مذهبی و هم چنین شیوع الگوهای ناصحیح در بین زوجین به دلیل نفوذ الگوهای غربی در بین جوانان و خانواده ها درصدد برآمد که به بررسی دقیق این متغیرها بپردازد و رابطه بین آن ها را کشف کند. با افزایش تکنولوژی و پیشرفت علم و نگاه سنتی به دین، اختلافات زناشویی در بین زوجین قد کشیده و خانوادهها و جامعه را با چالشهای زیادی روبه رو کرده است. لذا با انجام چنین تحقیقاتی و با بهره گرفتن از نتایج آن می توان مشکلات و میزان آن ها را به صورت دقیق بررسی نموده و برای حل آن ها راه کارهایی اندیشید و برنامه ریزان امور اجتماعی و خانواده میتوانند با تکیه بر این تحقیقات اقدامات مؤثری انجام دهند. هم چنین با انجام چنین پژوهشهایی در واقع میتوان کمک شایانی به حل تعارضات زناشویی در خانوادهها کرد که از این مهم زوجها، خانوادههای آنها، مشاوران خانواده، روان شناسان، پژوهش گران، دانشجویان، سازمان امور جوانان، مسئولین و محققین این حوزه سود ببرند.
۱-۴- اهداف تحقیق
۱-۴-۱- هدف کلی:
بررسی رابطهی جهت گیری مذهبی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی در بین زوجین شهر بندرعباس
۱-۴-۲- اهداف جزیی:
– بررسی رابطهی جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی در بین زوجین
– بررسی رابطهی جهت گیری مذهبی با الگوهای ارتباطی در بین زوجین
– بررسی رابطهی الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی در بین زوجین
۱-۵- فرضیه های تحقیق
فرضیه اول: جهت گیری مذهبی، تعارضات زناشویی در بین زوجین را پیش بینی می کند.
فرضیه دوم: بین جهت گیری مذهبی، الگوهای ارتباطی در بین زوجین را پیش بینی می کند.
فرضیه سوم: الگوهای ارتباطی، تعارضات زناشویی در بین زوجین را پیش بینی می کند.
۱-۶- تعریف واژه ها و اصطلاحات
۱-۶-۱- تعاریف مفهومی:
جهت گیری مذهبی: مذهب سیستم سازمان یافتهای از باور شامل مشارکت، سنت، ارزشهای اخلاقی، رسومات، مشارکت در یک جامعه دینی برای اعتقاد راسختر به خدا یا یک قدرت برتر است. جهت گیری مذهبی به منزلهی مرجعیت بخشیدن به ساختار روابط و مناسبات انسان در تمام ابعاد آن، در پرتو رابطه انسان با خدا تعریف شده است. باورهای مذهبی شیوههای مؤثری برای مقابله با مصائب، تجارب دردناک و نشانههای بیماری است و همچنین در زمان مشکلات و ناراحتیها بر چگونگی روابط انسانی اثر میگذارد (بهرامی و همکاران، ۱۳۹۰).
الگوهای ارتباطی: اصولاً مفهوم الگوی ارتباطی خانواده، ساختار علمی از دنیای ظاهری خانواده است که بر اساس ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر و اینکه اعضا چه چیز به یکدیگر میگویند و چه کار انجام میدهند و اینکه چه معنایی از این ارتباطات دارند تعریف میشود (کشتکاران، ۱۳۸۸). الگوهای ارتباطی بین زوجین را، کریستنسن[۱۵] و سالاوی[۱۶] (۱۹۹۱) به سه دسته تقسیم کرده اند (فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴): ۱- الگوی سازندهی متقابل، ۲- الگوی توقع / کناره گیری، ۳- الگوی اجتناب متقابل.
تعارض زناشویی: تعارض مجادلهای است بر سر اثبات ارزشها و ادعاها برای دستیابی به موقعیت، قدرت و منابعی که باعث صدمه، تخریب و حذف طرف مقابل میشود. مجادلهای بین حداقل دو فرد وابسته به یکدیگر، که در آن هر یک، طرف مقابل را مانعی بر سر رسیدن به اهداف خود میداند. طبق نظریه نظامهای خانواده[۱۷]، تعارض زناشویی به عنوان نقطه عطف واحد خانواده مفهوم سازی میشود که میتواند تعادل، خودگردانی و خودسازمان دهی را به طور موقت مختل و واکنشهای مقابلهای را برای بازگرداندن آنها تحریک کند (قره باغی و همکاران، ۱۳۸۸).
۱-۶-۲- تعاریف عملیاتی:
دینداری: در این پژوهش شامل ۱- جهت گیری دینی ۲- عمل به باورهای دینی میشود.
در این پژوهش منظور از جهت گیری دینی (درونی و برونی) نمرهای است که آزمودنی از پرسش نامه جهتگیری دینی (درونی و برونی) آلپورت کسب میکند.
الگوهای ارتباطی: در این پژوهش به مقادیری لحاظ میشوند که از طریق پاسخ گویی آزمودنیهای مورد مطالعه به مقیاس ۳۵ سوالی الگوهای ارتباطی (CPQ) به دست میآید.
تعارض زناشویی: در این پژوهش به مقادیری لحاظ میشوند که از طریق پاسخ گویی آزمودنیهای مورد مطالعه به مقیاس ۴۲ سوالی تعارضات زناشویی (MCQ) به دست میآید.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
انسان به عنوان کاملترین موجود، دارای نیازهای متعددی است. او سراپا نیازمند آفریده شده است و همه زندگی او پیرامون نیاز میچرخد (آلیاتی و همایون، ۱۳۸۲).
انسان به مدد به کارگیری نیروهایی که در طبیعت وجود دارد به بهترین وجه وسایل رفاه و آسایش خود را فراهم کرده است. ولی آنچه مشهود است این است که تمدن ماشینی، علی رغم مزایا و خوبیهایش نه تنها نیکبختی و راحتی آدمی را تأمین نکرده است، بلکه درست به تناسب پیشرفت علوم مادی و فنآوری، ناراحتیهای فکری و روانی جدیدی را برای او به ارمغان آورده است. نخستین نتیجهای که در این باره گرفته میشود این است که مهمترین عامل نیکبختی و بهروزی انسان مربوط به درون خود اوست و نه بیرون او (صانعی، ۱۳۸۲).
بینمودترین انسان از نظر تاریخی دارای نمودی از مذهب است و اگر یک نظام الهی به وجود نمیآمد انسانها به فکر ساختن آن میافتادند. اگر او خدایی را برای پرسشتش نداشته باشد آن را خلق میکند؛ درخت، مجسمه، نیروهای اهریمنی، خورشید و آتش را میپرستند تا آرام بگیرند (کرمی و همکاران، ۱۳۸۵).
قرن ۲۱ از سوی برخی اندیشمندان «عصر دانایی»، جامعه اطلاعاتی و از سوی دیگران «عصر بازگشت به معنویت» نام گرفته است. در عصر دانش و اطلاعات، برتری با کسانی است که به بینشهای منسجم و تعیینکنندهای نسبت به جهان هستی، طبیعت و جامعه مجهز باشند، تا هدفهای انسانی را در چشم اندازی همهجانبه و واقعگرایانه بیابند. پژوهشهای مقطعی متعددی وجود دارند که نشان میدهند برگشت مردم به معنویت برای کسب حمایت و کنار آمدن با دردهایشان میباشد (ریپنتروپ[۱۸]، آلتیمر[۱۹]، چن[۲۰]، فانده[۲۱] و کفالا[۲۲]، ۲۰۰۵، ص ۳۱۲).
یکی از عواملی که کیفیت زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار میدهد سیستم ارزشی و اعتقادی همسران است. تشابه یا تفاوت باورها و ارزشهای زوج، پویایی زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار میدهد. این عناصر فرهنگی میتواند ناشی از طبقه، نژاد یا فرایندهای اجتماعیشدن باشد. در میان این عناصر نقش مذهب بسیار مهم میباشد (زولینگ[۲۳] و همکاران، ۲۰۰۶). از طرفی مطالعات انجام شده در زمینه روانشناسی مذهبی حاکی از آن است که جهتگیریهای مذهبی افراد و روابط میان فردی آنها با یکدیگر ارتباط دارد (استراهان[۲۴]، ۱۹۹۶).
خانواده اولین و مهمترین بافتی است که روابط میان فردی در آن شکل میگیرد. همواره به خانواده به عنوان جالب ترین و مهمترین سیستم انسانی توجه شده است. واتزلاویک[۲۵] و همکاران (۱۹۶۷) خانواده را سیستمی قانونگذار تعریف میکنند که اعضاء آن دائماً در حال تعریف و تعریف مجدد ماهیت روابط خود بر مبنای الگوی ارتباطات خود هستند. الگوی ارتباطات خانواده یا شیوه بیان افکار و احساسات اعضای آن از خانوادهای به خانودهای دیگر متفاوت است. شناخت این الگوها به شناخت بعضی از جنبههای عملکرد خانواده کمک میکند. در واقع، شناخت انواع مختلف الگوها و سبکهای ارتباطات خانوادگی علاوه بر توصیف، به پیش بینی و توضیح عملکرد خانواده و توصیهها و تجویزهای مربوط به آن هم کمک میکند (کورش نیا و همکاران، ۱۳۸۹).
به رغم بعضی از تلاشهای انجام شده در زمینه روانشناسی مذهب یا دین پژوهشهای اندکی به ارتباط جهتگیری دینی (مذهبی)، تعارضات زناشویی و الگوی ارتباطی زوجین توجه کرده است. در این قسمت از پژوهش ابتدا پیشینه نظری شامل جهتگیری مذهبی و تعارضات زناشویی و همچنین الگوهای ارتباطی زوجین مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان این فصل نیز به مطالعه پیشینه پژوهشی (پژوهشهای داخلی و خارجی) انجام شده در این زمینه پرداخته خواهد شد.
۲-۲- پیشینه نظری
۲-۲-۱- جهتگیری مذهبی
تاریخ بشریت نشان داده است که انسان دینورز قدمتی دیرینه دارد. آنچنان که از مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی از اعصار دور بر میآید، مذهب به عنوان جزء لاینفک زندگی بشری در تمامی اعصار بوده است. ویل دورانت[۲۶] معتقد است دین به اندازهای غنی و فراگیر و پیچیده است که جنبههای مختلف و متفاوت آن برای دیدگاهها و نگرشهای مختلف به گونهای متفاوت جلوه میکند. اما آنچه مهم میباشد این است که هیچ دورهای از تاریخ بشر خالی از اعتقادات دینی نبوده است (خداپناهی و خاکساربلداجی، ۱۳۸۴).
تحقیقات مختلف نشان داده که برداشت اصلی اکثر افراد از دین، داشتن رابطهای نزدیک با خداوند است، نه صرفاً مجموعهای از باورها و اعمال. علاوه بر آن تأکید بر مجاورت هر فرد با خدا، همچنین ارجاعات مکرر به عشق بین بنده و خدا، در قالب ادیان توحیدی وجود دارد. دین و به خصوص «رابطه درک شده افراد با خدا» به عنوان یک پناهگاه مطمئن عمل میکند. افراد در زمان بروز بحران، خدا را به عنوان پناهگاهی مطمئن میدانند (روات[۲۷] و کرک پتریک[۲۸]، ۲۰۰۲).