آن ها میگویند که سرمایه اجتماعی موجب می شود که سازمان در رسیدن به اهداف خود چیزی فراتر از مجموعه افراد باشد وموجب ایجاد همکاری، تعهد سهیم شدن در اطلاعات و اطمینان و از طرفی باعث ارتقای مشارکتی واقعی در سازمان می شود که این امر منجر به موفقیت بیشتر می شود. کوهن و پروساک به سرمایه اجتماعی به عنوان کانونی برای حفظ و توسعه سازمانی می نگرند. از نظر آنان سرمایه اجتماعی بازده اقتصادی به وجود می آورد و بدون سرمایه اجتماعی سازمان ها نمی توانند به سهولت کار کنند.(کوهن و پروساک ، ۲۰۰۱ ، ص۱۱)
۲-۲-۶- مقایسه نظرات بوردیو، کلمن،پاتنام و فوکویاما
درنظرات همه این نظریه پردازان مشابهت ها و اختلافاتی وجود دارد، همگی آن ها بر اینکه سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی منبع جمعی برای فرد و گروه اجتماعی اهمیت و ارزش دارد اتفاق نظر دارند. بوردیو این ارزش را در سطح حوزه های اجتماعی خاص هر طبقه جست و جو میکند و کلمن به دنبال آن درمیان خانواده و سازمان های رسمی مانند آموزش و پرورش است. پاتنام واحد تحلیل خود را در سطح وسیع یعنی مناطق سیاسی بنا میکند. بوردیو به سودمندی سرمایه اجتماعی برای بهبود موقعیت فرد در حوزه اجتماعی نظر دارد .
کلمن و پاتنام در کنار توجه به سودمندی سرمایه اجتماعی برای فرد، بیشتر به سودمندی آن برای جامعه نظر دارند و در مورد نتایج و دستاوردهای سرمایه اجتماعی به اثر مثبت سرمایه اجتماعی به اجتماع- یعنی کلمن
به افزایش سرمایه انسانی و بهبود شرایط اقتصادی و پاتنام بر تأسيس و کارآمدی نهادهای دموکراتیک تکیه
می ورزند. اما بوردیو نتیجه سرمایه اجتماعی را در نبرد قدرت میان افراد و گروه ها در تلاش برای کسب موقعیت مطلوب تر در فضای اجتماعی پیچیده و سلسله مراتبی جست و جو میکند. بوردیو نمی پذیرد که افزایش در میزان سرمایه اجتماعی، رفاه اجتماعی اقتصادی یک ملت و پویش های دموکراتیک آن را تامین خواهد کرد از این رو شاید کلمن و پاتنام به سبب توجه بسیار به سودمندی سرمایه اجتماعی در تسهیل بخش ها و موفقیت های نهادی به تاثیرات منفی آن برای ساختار و روابط اجتماعی مانند تبعیض میان افراد و گروه ها توجه نکرده اند. بوردیو، کلمن، پاتنام و فوکویاما از جمله افرادی هستند که سرمایه اجتماعی را دارایی گروه و جمع می دانند. اگرچه در تعریف کلمن و پاتنام سرمایه اجتماعی به عنوان وجهی از ساختار اجتماعی و ویژگی های سازمان اجتماعی دیده شده است ولی هر دو بر جنبه خصوصی و فردی سرمایه اجتماعی تأکید می نمایند. خصوصاً کلمن سرمایه اجتماعی را در وسیله ای جهت دستیابی فرد به منافعش ارزیابی می کند.
در تعریف بوردیو از سرمایه اجتماعی، به اندازه شبکه فرد و حجم و ترکیب دارایی های افرادی که فرد با آن ها ارتباط دارد اشاره شده است. بوردیو به سرمایه اجتماعی به عنوان ابزاری برای رسیدن به سرمایه اقتصادی توجه داشت، کلمن سرمایه اجتماعی را شبکه ای با ارزش می پنداشت که میتوانست به عنوان وسیله ای برای تحقق سرمایه انسانی به کار برده شود و در نهایت پاتنام اعتقاد داشت که سرمایه اجتماعی مجموعه ای از هنجارها و اعتماد متقابل اعضای یک شبکه است و میتواند موجب توسعه سیاسی یک جامعه شود. ( رحمانی ، امیری ، ۱۳۸۵، صص۱۱۵-۱۱۷) اگر بخواهیم تعریف بوردیو و کلمن را با هم مقایسه کنیم متوجه میشویم که هر دو مشارکت را عامل اصلی در ایجاد سرمایه اجتماعی می دانند اما بوردیو برای این مفهوم از واژه چسبندگی و کلمن از واژه ساختار اجتماعی استفاده کردهاست. همچنین کلمن برخلاف بوردیو هدف غایی را سرمایه انسانی میداند نه اجتماعی و سرمایه اجتماعی را ابزاری برای حصول به سرمایه انسانی می شناسد به بیان دیگر کلمن از طریق سرمایه اجتماعی سعی در شناخت نقش هنجارها و ارزش ها در داخل خانواده یا شبکه های اجتماعی دارد تا از این طریق سرمایه انسانی را تقویت کند. ( الوانی، ۱۳۸۱ ،ص۱۶)
۲-۲-۷- راه های ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در سازمان
با توجه به اهمیت سرمایه اجتماعی در توسعه اجتماعی و سازمانی لازم است برای افزایش ذخیره این سازمان، برنامه های مختلفی ایجاد گردد. برخی از این اقدامات در سطح سازمانی عبارتند از:
- تشویق و تقویت نهادهای اجتماعی، صنفی و حرفه ای
تشویق به ایجاد و تقویت نهادهای اجتماعی یکی از راه حل های ساختاری برای افزایش سرمایه اجتماعی است. افراد در قالب نهادهای اجتماعی دارای هویت مشترکی گردیده و زمینه همکاری های گروهی در آن ها تقویت می شود. نتیجه فعالیت گروهی موفق نیز تقویت شبکه های اعتماد است. ایجاد چنین نهادهایی در سطوح سازمانی نیز امکان پذیر است، تشکیل گروه ها و انجمن های حرفه ای و تخصصی در سازمان ها، با مشارکت داوطلبانه کارشناسان و متخصصان میتواند موجب افزایش سرمایه اجتماعی در سازمان ها گردد.
( رضائی ، ۱۳۸۸ ،۴۳)
- توجه به ارتقای سرمایه اجتماعی در آموزش های عمومی کارکنان
یکی از مهم ترین فراگردهای موجود در جوامع برای ایجاد سرمایه اجتماعی، نظام های آموزشی است.
گذر افراد از آموزش های عمومی در تمامی سطوح و نیز آموزش های دانشگاهی، نقش اصلی را در ایجاد سرمایه اجتماعی ایفا میکند. (علوی ، ۱۳۸۰ ،صص ۴۰- ۳۹)
لینا و وان بورن راه هایی را که کنش های استخدامی خاص ممکن است سطح سرمایه اجتماعی درون سازمان را افزایش دهند بررسی می نمایند. آن ها بحث میکنند که هنگامی که سازمان ها، رویه های استخدامی با ثباتی را درپیش گیرند، از سیستم های جبران خدمتی استفاده نمایند که به کارهای تیمی و گروهی به جای افراد پاداش دهند، افرادی را انتخاب کرده و پاداش دهند که برای کار جمعی ارزش قائل هستند، در راه ایجاد و افزایش سرمایه اجتماعی سازمان ، گام برمی دارند. (بولینو[۵۷]و همکاران ، ۲۰۰۲ ، ص۵۰۷ )
کلمن معتقد است که اگر چه عوامل گوناگونی وجود دارد که بر ایجاد و نابودی سرمایه اجتماعی اثر میگذارد، تنها یک دسته بزرگ آنهابه طور خاصی مهم است و آن عواملی است که افراد را کمتر به یکدیگر وابسته میکند. رفاه و فراوانی، عامل مهمی در این دسته است. منابع رسمی حمایت در زمان نیاز (انواع گوناگون کمک های دولت) عامل دیگری است. حضور این عوامل اجازه میدهد که هر سرمایه اجتماعی که به وجود آمده است، مستهلک گردیده و تجدید نشود. (کلمن ، ۱۹۹۰ ، ص۳۲۱)
الوانی معتقد است که مدیران دولتی برای غلبه بر ضایعه کاهش اعتماد شهروندان و ایجاد سرمایه اجتماعی و فضای اطمینان و اعتماد، از راه های زیر میتوانند عمل کنند.
۱- پایبندی به اخلاقیات: مدیرانی که اصول اخلاقی را در عملکردها و تصمیمات سازمانی، به کار می گیرند، روابطی را شکل میدهند که موجد سرمایه اجتماعی است.
۲- احساس مسئولیت اجتماعی: هرگاه شهروندان اطمینان حاصل کنند که مدیریت سازمان ها نسبت به آن ها احساس مسئولیت کرده و به پاسخگو بودن در مقابل جامعه حساس میباشد، تلقی مثبتی نسبت به سازمان پیدا کرده و در پرتو این جو اطمینان و اعتماد، سرمایه اجتماعی تولید می شودو فضای بی اعتمادی تعدیل میگردد.