(۲-۱۸)
(۲-۱۹)
گام ششم: محاسبهی نزدیکی نسبی گزینه i ام از راهحل ایدهآل: این نزدیکی نسبی به صورت رابطه(۲-۲۰) تعریف می شود.
(۲-۲۰)
گام هفتم: رتبه بندی گزینه ها.
هر گزینهای که CC بزرگتری داشته باشد در اولویت قرار دارد.
۲-۴-۲-۲- روش SAW
روش [۱۰۳]SAW، یکی از سادهترین روشهای تصمیمگیری چندمعیاره میباشد. با محاسبهی اوزان شاخصها، میتوان بهراحتی از این روش استفاده کرد. برای استفاده از این روش، مراحل زیر ضرورت دارد(احمدی و صالحی، ۱۳۹۰):
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کمی کردن ماتریس تصمیمگیری.
بیمقیاسسازی خطی مقادیر ماتریس تصمیمگیری.
ضرب ماتریس بیمقیاس شده در اوزان شاخصها.
انتخاب بهترین گزینه(A*) با بهره گرفتن از فرمول(۲-۲۱).
(۲-۲۱)
به بیانی دیگر، در روشSAW،گزینهای انتخاب میشود(A*) که حاصلجمع مقادیر بیمقیاس شدهی وزنی آن (nijwij)، از بقیهی گزینهها بیشتر باشد.
۲-۴-۳- گسترش عملکرد کیفیت
از اواسط دهه ۱۹۵۰ میلادی، QFD مورد توجه قرار گرفت و در همه بخشهای سازمانها، بهعنوان یک ابزار مدیریتی شناخته شد. اصطلاح QFD در مفاهیم و روشهای توسعه محصولات جدید(NPD)[104]و در سایهی مدیریت کیفیت جامع[۱۰۵](TQM) ایجاد شد(جیانگ و همکاران[۱۰۶]، ۲۰۰۷). شرکت تویوتا[۱۰۷]در سال ۱۹۷۷، به توسعهی QFD اقدام نمود و آن را در توسعهی محصولات خود بهکار گرفت. نقطهی عطف تکامل روش QFD در سال ۱۹۷۸ با انتشار کتابی با عنوان”گسترش عملکرد کیفیت”، از سوی دکتر یوجی آکائو[۱۰۸] و شیگرو میزونو[۱۰۹] همراه بود(برادران کاظمزاده و بشیری، ۱۳۸۰).
این روش برای توسعهی محصولات و از ابتدای دهه ۱۹۸۰ میلادی، در صنایع آمریکایی مورد استفاده قرار گرفت. صنایع خودروسازی، اولین گروه از صنایعی بودند که در ایالات متحده به استفاده از QFD روی آوردند. اما بهزودی سایر صنایع و بهویژه صنایع خدماتی نیز از آن استفاده نمودند(آینسپراش[۱۱۰]، ۱۹۹۶). شرکت فورد[۱۱۱]در سال۱۹۸۶ ضمن استفاده از QFD در طراحی قطعات خودرو در زمرهی پیشگامان استفاده از این ابزار در آمریکا قرار گرفت. از آن تاریخ به بعد استفاده از QFD در صنایع آمریکا و اروپا بهتدریج بهعنوان ابزاری کارآمد و مؤثر در طراحی کالاها و فرایند خدمات بسط یافت(چان و وو[۱۱۲]، ۲۰۰۲).
با افزایش رقابت جهانی، دیگر تولید یا ارائه خدمت با هزینهی پایین و کیفیت بالا برای موفقیت در کسبوکار کافی نخواهد بود. موفقیت در کسبوکار زمانی حاصل خواهد شد که سازمان بتواند در برآورده ساختن نیازهای گفته و ناگفتهی مشتریان خود و همچنین واکنش سریع به تغییرات محیطی توانایی لازم را داشته باشد. پس مهم این است که سازمان بتواند درک و شناخت صحیحی از انتظارات و نیازهای مشتریان[۱۱۳]داشته باشد. چرا که مشتری با قضاوت و ارزیابی دربارهی محصولات، انتظارات خود را شکل میدهد. پس باید تلاش کرد تا این انتظارات را به فرایند طراحی و توسعهی محصول منتقل ساخت و محصول یا خدمتی تولید کرد که منطبق با نیازمندیهای مشتری باشد و انتظارات دائماً در حال تغییر او را برآورده سازد(منصوری و یاوری، ۱۳۸۲). شرکتهایی که به کیفیت و نیازهای مشتریان توجه میکنند، در صف مقدم رقابت قرار گرفته و میتوانند در این بازار رقابتی به بقای خود ادامه دهند. برای رسیدن به این هدف ابزارهای مختلفی در دسترس سازمانها قرار دارد. QFD، یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت کیفیت است که برای طراحی و توسعه محصول مفید است(مظفری و کاوسی، ۱۳۸۹).
فلسفه اصلی استفاده از QFD، اعمال و لحاظ نمودن خواستهها و نیازمندیهای کیفی مشتری در مراحل مختلف ایجاد محصول میباشد؛ بدون اینکه تصورات مهندسان طراحی و تولید به طور منفرد مورد توجه جدی قرار گیرد. به عبارت دیگر، استفاده از روشQFD در طراحی کلیه مراحل و فرآیندهای تکوین و فرآوری محصول باعث میشود تا تمامی این فرآیندها بر اساس نیازمندیهای عنوان شده از طرف مشتری و در جهت ارضا نمودن این نیازمندیها شکل گیرند و در این راستا عمل نمایند. بنابراین تمامی خصوصیات و مشخصات طراحی محصول با توجه به نقطه نظرات مشتری و مصرفکننده آن حاصل میشود و نقش کارشناسان سازمان در طراحی و تولید محصول و خدمتی جدید علاوه بر مد نظر قرار دادن جنبههای فنی و نیازهایی که ممکن است مشتری به آن توجه نکرده باشد، چیزی فراتر از یک مترجم نمیباشد؛ مترجمینی که با بهره گرفتن از روشی بهنام QFD خواستههای مشتریان را به مشخصات کمی قابل ملاحظه در دادههای طراحی، تبدیل میکنند(کاهرامان و همکاران[۱۱۴]، ۲۰۰۶).
هدف QFD، بهعنوان یک ابزار برنامهریزی، کاهش دو نوع ناهماهنگی در سازمان است: اولین مورد اینکه ویژگیهای محصول با نیازهای از پیش تعیین شده توسط گروه مشتریان هدف، مطابق نبوده و دومین مورد اینکه محصول نهایی با مشخصه های فنی محصول تطابق نداشته باشد. این ابزار برای غلبه بر ناهماهنگی اول، میان ویژگیهای محصول و صدای مشتریان ارتباط برقرار میکند و بالاخره ناهماهنگی دوم را از طریق تبدیل مشخصه های فنی به قطعات محصول، اجزا، فرآیندها و مشخصه های تولید کاهش میدهد(کاهرامان و همکاران، ۲۰۰۶).
QFD، روشی مدرن و پیشرفته است که در آن خواستههای مشتری در کل سازمان شنیده میشود. این کار از طریق فرایندی سیستماتیک برای دریافت خواستههای مشتری و هدایت این خواستهها به داخل سازمان صورت میپذیرد که ضمن ملحوظ نمودن خواستههای مشتری منجر به طراحی و تولید محصول یا خدماتی میشود که خواستهی مشتری را برآورده و حتی در برخی موارد فراتر از آن نتیجه میدهد(مومنی و مرمضی، ۱۳۸۶). هدف از اجرای QFD، برآورده کردن خواستههای مشتری در قالب شیای ملموس است به طوری که بتواند مطلوبیت مورد نظر مشتری را به وی ارائه دهد(رضایی و همکاران، ۱۳۸۰).
QFD، ابزاری است که به ما کمک میکند تا صدای مشتری[۱۱۵] را به فرایند طراحی و توسعهی محصول انتقال دهیم(منصوری و یاوری، ۱۳۸۲). QFD، بهعنوان یکی از روشهای نوین مهندسی کیفیت، از مطالعهی بازار و شناسایی مشتریان محصول شروع شده و در فرایند بررسی و تحلیل خود، ضمن شناسایی خواستهها و نیازمندیهای مشتریان، سعی در لحاظ نمودن آن ها در تمامی مراحل طراحی و تولید دارد. QFD، با تکوین یک فرایند طراحی منطقی، نسبت به ایجاد و خلق کیفیت در محصول اقدام می کند. واقعیت این است که معمولاً مشتریان در ارزیابیهای مربوط به محصول، نیازهای ذهنی[۱۱۶]خود را مطرح می کنند و QFD با بهره گرفتن از طیف وسیعی از روشها و ابزارهای مختلف، به طور سیستماتیک این نیازها را به خواستههای عینی طراحی[۱۱۷] تبدیل می کند(رضایی و همکاران، ۱۳۸۰).
معرفی QFDاز ژاپن به غرب، یک رویکرد قدرتمند در توسعهی محصول با تمرکز بر نیازمندیهاى مشترى بود. لیکن در سالهاى اخیر، فعالان این حوزه در صنعت و دانشگاه، توانهاى بالایى در بهکارگیرى این تئورى جهت تصمیمگیرى براى تعیین اولویتهاى بهبود در سیستم، تدوین راهبرد و فرموله کردن سیاست یافتهاند(هانت و زاویر[۱۱۸]، ۲۰۰۳). با بهره گرفتن از QFD، ضمن بهبود کیفیت محصول امکان کاهش زمان و هزینهی تولید نیز به وجود میآید. در محیط پرتلاطم و رقابتی امروز، سازمانهایی در عرصه رقابت پیشرو خواهند بود که در برآوردن نیازها و خواستههای مشتریان گوی سبقت را از سایر رقبای بازار بربایند(رضایی و همکاران، ۱۳۸۰).
در طول بالغ بر چهار دهه که از ظهور مفاهیم اساسی و متدولوژی QFD میگذرد، این مفهوم به روشهای مختلفی تعریف شده است. بسیاری از این تعریفها با هم دارای همپوشانی هستند که در جدول(۲-۵) به برخی از آن ها اشاره میکنیم.
جدول ۲-۵: تعاریف QFD منبع:(یافتههای محقق)
ردیف تعاریف نویسندگان
۱
QFD، فرآیندی است که به صدای مشتری گوش فرا میدهد، نیازهای مشتریان را شناسایی میکند و آن نیازها را در طراحی و تولید محصول و خدمات لحاظ میکند.
مادو[۱۱۹]، ۱۹۹۹
۲
QFD، روشی است مشتریگرا که به طراحی کیفیت در محصولات یا خدمات در مرحله طراحی کمک میکند، دادهها را به روش منطقی سازماندهی میکند، و رضایت مشتری را تأمین میکند.
بوچرو و رولانز[۱۲۰]، ۲۰۰۰