۲-۶-۷-۱۴- سوء قصد:که همان ترور نافرجام است به تناسب وضعیت آن ومعلوم بودن یکی از عناصر تشکیل دهنده جرم، انگیزه، فاعل یا عامل ..در دسته بندی قتل ها قرار میگیرد .
۲-۶-۷-۱۵- آتش سوزی های عمدی منجر به فوت یا صدمه به اشخاص:با توجه به معلوم یا مجهول بودن عناصر تشکیل دهنده در دسته بندی قتل قرار می گیرند.
۲-۶-۸- انگیزه های وقوع قتل عمد:
شوق یا ذوق و احساسی که مجرم را به ارتکاب جرم سوق داده و موجبات بروز آن را فراهم میکند اصطلاحاً انگیزه نامیده می شود.(کی نیا،۱۳۶۹،ص۷۹).
نخستین بار پیروان مکتب تحقیقی توجه دیگران را به این نکته جلب کرده اندکه:انگیزه یکی از وسایلی است که پرده از روی حالت خطرناک برمی دارد.هیچکس بی دلیل کاری انجام نمی دهد بر اساس نظریات لیت جیمز[۱۹]که یک روانشناس جنایی میباشد:
«انگیزه هایی که پشت اعمال یک مرد دیوانه قرار دارد منطق اورا تشکیل میدهد حتی قاتل روانی هم کاری را کاملاً غیر منطقی وبی معنی انجام نمی دهد. اونیز روشی برای دیوانگی دارد. در پشت پرده آنچه که او انجام میدهد وچگونگی انجام آن کار یک منطق قابل توجهی (از نظر خودش)وجود دارد هر چند عمل وی بسیار وحشیانه وکاملاً بی دلیل به نظر برسد»(گیبرث،۱۳۷۷،ص۲۹۴).
هرمأمورتحقیق به هنگام بررسی صحنه جرم با سئوالات و پرسش هایی دایمی مواجه می شود. سئوالاتی مثل چه اتفاق افتاده است؟ چه کسی می توانسته این کار را انجام داده باشد؟ دلیل وعلت یا انگیزه جرم نقش بسیار مهمی در جهت دادن به تحقیقات ایفا میکند. آیا قتل در نتیجه نزاع به وقوع پیوسته است؟ آیا قتل میتواند بواسطه خصومت شخصی رخ داده باشد؟ آیا به نظرمی رسد انگیزه روانی که گاهی مواقع در قتل های وحشیانه وبی انگیزه وجود داشته ،در بین باشد؟ یا اینکه آیا قتل میتواند کار یک پسکوپات جنسی بوده وبه طور اتفاقی بوقوع پیوسته باشد؟ هر کدام از این حالات انجام اقدامات خاصی را در پی خواهد داشت. هر چند در تحقیقات مربوط به برخی از انواع قتل ها نظیر قتل های جنسی انگیزه ای در پشت جنایت موجود است وبلا فاصله مشخص نمی گردد وحتی زمانی که عقیده بر این است که توانسته ایم انگیزه قتل را مشخص نماییم اما تجربه میگوید که باید احتیاط کرد.گیبرث ورنون – جی در کتاب تحقیقات علمی پیرامون قتل با بیان بررسی یکی از پرونده های قتل مورد رسیدگیش در این زمینه میگوید:
«به خاطر دارم من در حال بررسی پرونده ای بودم که جسد نیمه عریان دانشجوی دختر بیست وهشت ساله ای در محوطه یک دانشگاه بزرگ کشف گردیده بود. شلوار و لباس های زیر وی از تنش خارج گردیده وپاهایش از هم باز شده بود وبلوزش به نحوی بالا کشیده شده بود که سینه های وی پیدا بود. علت مرگ در صحنه روشن نبود. با وجود این، در صحنه آثاری از فعالیت جنسی به چشم میخورد وپزشک قانونی نیز وجود منی را در مهبل دختر تأیید نمود انگیزه قتل تجاوز جنسی به نظر می رسید اما تحقیقات بعدی مشخص ساخت که زن جوان دانشجوی رشته دارو سازی دانشگاه بود، وعصر روز قبل خودکشی کرده بوده است. یاداشتی در خوابگاه از متوفی به دست آمد که حاکی از افسردگی شدید وی بوده وبه همین دلیل اوبا استفاده از داروهای مخدر خودکشی نموده بود. کالبد شکافی آسیب شناسی تأیید نمود که مرگ در اثر استفاده از داروهای مخدر رخ داده است سر انجام باز جویی های به عمل آمده آشکار ساخت که نگهبان محوطه که ابتدا وجود جسد را گزارش نموده بود مسئول انجام اعمال جنسی بر روی جسد دختر بوده است وی اعتراف کرد که به محض مشاهده جسد دختر دچار تحریک جنسی شده است. جسد که بیش از دوازده ساعت در محل قرار داشت سفت شده بود ونگهبان با گشودن پاهای وی از هم، حالت سفتی جسد را به هم زده بود و لباس های او را در آورده وبه وی تجاوز کرده وعمل مرده بازی انجام داده است. آنچه که تجاوز منجر به قتل به نظر میرسد در واقع خودکشی توأم با انحراف جنسی مرده بازی بود که پس از مرگ به وقوع پیوسته بود»
با توجه به تعاریف و موارد فوق در تعریف انگیزه واهمیت آن در کشف قتل ایده محقق بر این است که انگیزه یکی از عوامل احراز کننده دلایلی ضمنی در تحقیقات جنایی است و مامورین پی جو را به کشف جرائم رهنمون میسازد وهر چند از نقطه نظر قضایی قتل به هر انگیزه ای که صورت گرفته باشد قتل است خواه انگیزه قتل کینه یا انتقام یا عشق یا شهرت یا تصاحب مال منقول یا رهانیدن اواز درد ورنج وشکنجه توان فرسای بیماری درمان ناپذیر از روی ترحم (قتل شیرین) یا تعصب سیاسی یا مذهبی باشد لیکن شناخت انگیزه وتوجه به آن محقق پی جویی قتل را به شناسایی قاتل نزدیک میکند با این کار او در مییابد به دنبال چه قاتلی بگردد. لذا می توان ادعا کرد یکی از پر اهمیت ترین جنبههای تحقیقات در پرونده های قتل تعیین علت وانگیزه قتل میباشد کار آگاه کشف قتل میتواند با شناسایی انگیزه وقوع قتل مسیر تحقیقاتی خود را مشخص واز میان راه های مختلف کانال تحقیقاتی خود را انتخاب کند این امر او را در کشف سریع تر جنایت یاری میدهد هر چند شناخت انگیزه وقوع قتل به تنهایی نمی تواند علت تام کشف قتل باشد لیکن در هر قتلی احتمالاتی وجود دارد که بایستی مد نظر مأمورین تحقیق قرار گیرد.
۲-۶-۹- طبقه بندی قتل های عمد بر اساس انگیزه:
شاید با طبقه بندی قتل های عمد واقعه بر اساس انگیزه مرتکبین بهتر بتوان انگیزه های موجود در ارتکاب قتل ها را مورد بررسی وتجزیه وتحلیل قرارداد از این رو می توان قتل را به دونوع مهم واصلی:۱- قتل های تعارض آمیز ۲- قتل های تجاوز گرانه تقسیم بندی نمود.(نجفی ابرندآبادی،۱۳۷۸،ص۷۸-۹۸).
۲-۶-۹-۱- قتل های تعارض آمیز:
منظور از تعارض وجود هر گونه اختلاف ونا سازگاری بین دو یا چندنفر بر سرموضوعی خاص است که منجر به تبادل خصومت و در نهایت خشونت در میان آنان ومرگ یک یا چند نفر میگردد از این نقطه نظر قتل های تعارض آمیز را بر اساس نوع اختلافات ونا سازگاری های موجود میان انسان ها که منجر به وقوع قتل گردیده می توان به صورت ذیل طبقه بندی نمود.(خلعتبری،۱۳۸۸،ص۴۲).
الف-قتل های تعارض آمیز مواجه ای
ب- قتل های تعارض آمیز خانوادگی
ج- قتل های تعارض آمیز مالی
الف) قتل های تعارض آمیز مواجه ای(نزاع):
در این قبیل قتل ها اغلب تعارض در طول زمان پدید نمی آید وقاتل ومقتول رابطه آشنایی یا خانوادگی یا فامیلی چندانی با همدیگر ندارند بلکه بیشتر غریبه های هستند که به طور خواسته یا ناخواسته وعمدتاً به صورت تصادفی در مجاورت یکدیگر واقع شده وبروز یک تعارض کوچک میان آنان سبب درگیری لفظی یا جسمی و در نهایت قتل یکی توسط دیگری میگردد.دلایل وقوع قتل های تعارض آمیز را می توان به سه دسته بشرح ذیل تقسیم نمود:
الف –عدالت خواهی:در وقایع مذکور، یک تخلف یا خطای ساده از جانب طرف مقابل منشاء بروز درگیری بوده ورفتار پر خاشگرانه منجر به مرگ در واکنش به تخلف یا خطا صورت گرفته وجنبه سزا دهی دارد قاتل با این پرخاشگری در صدد ترمیم آثار خطا یا توهین یا تحریک طرف مقابل بر میآید. .