۱-۱٫ کلیات
در سالهای اخیر موضوع سلامت روان بسیار مورد بحث و توجه روانشناسان، روانپزشکان و مشاوران قرار گرفته است و توجه به نقش آن در تضمین و بهبود زندگی فردی و اجتماعی از اهمیت به سزایی برخوردار است (توتونچی، سامانی و زندی، ۱۳۹۱).
برخی از نظریهپردازان مانند آلپورت، اریک فرام، راجرز، مزلو، اریکسون، یونگ و فرانکل به جنبه سالم طبیعت آدمی میپردازند و در تلاشاند با غنا بخشیدن به شخصیت انسان نگرشی منحصربهفرد در مورد رشد روانی و کمال انسانی عرضه کنند. به اعتقاد آنان سلامت روانی بسیار بیش از رواننژندی و یا روانپریش نبودن است. در مقابل، گروهی دیگر از روانشناسان در تعریف سلامت روان به تعریف رفتار نابهنجار یا بیماری روانی میپردازند و سپس نتیجه میگیرند که سلامت روان در واقع مساوی با عدم بیماری روانی است (حسینی، ۱۳۸۷؛ به نقل از آزاد).
مفهوم سلامت روانی در واقع جنبهای از مفهوم کلی سلامتی است. سازمان بهداشت جهانی سلامتی را چنین تعریف میکند: «حالت سلامتی کامل فیزیکی، روانی و اجتماعی است نه صرفاً فقدان بیماری یا ناتوانی». سلامتی یک مفهوم چندبعدی است که علاوه بر بیمار نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی را نیز دربر میگیرد (پورسردار و همکاران، ۱۳۹۱). بنابراین، برخلاف تصور عدهای، نمیتوان سلامت روانی را نقطه مقابل بیماری جسمی یا روانی دانست. مفهوم سلامت روانی بسیار گستردهتر و پیچیدهتر بوده و متغیرهای بسیاری در آن دخیل میباشند که در این پژوهش به برخی از آن ها پرداخته خواهد شد.
سلامت و اختلالات روانی و متغیرهای اثرگذار در آن ها، میبایست در همه سنین و اقشار مورد توجه و بررسی قرار گیرد. دانشجویان از اقشار برگزیده جامعه محسوب میشوند که در دوران تحصیل ممکن است با مسائل و مشکلاتی از نظر امور آموزشی، اقتصادی، تغییرات فرهنگی و اجتماعی روبهرو شوند. این عوامل همراه با ایجاد افسردگی، استرس و اضطراب میتوانند سلامت روان فرد را تحت تأثیر قرار دهند (قاسمیپور و جهانبخش گنجه، ۱۳۸۸). دانشگاهها بنابر ماهیت سازمانی خود در کنار تولید و انتقال دانش، موظف به توجه به سلامت روانی و حل مشکلات رفتاری و روانی دانشجویان هستند. این در حالی است که پژوهشهای متعددی از وجود مشکلات سلامتی در جهان بهویژه در بین دانشجویان حکایت دارد (آزاد، ۱۳۹۱). با توجه به روند رو به رشد قشر دانشجو در جامعه و اهمیت و حساسیت دوره جوانی، توجه محققان را به منظور انتخاب این گروه به عنوان جامعه مورد پژوهش جلب میکند. ازاینرو، در این بررسی نیز این گروه جهت تحقیق انتخاب شدهاند.
۱-۲٫ بیان مسأله
الف) بیان منطقی مسأله
سلامت روان یکی از مؤلفههای مهم بهداشت عمومی است. اصطلاح سلامت روان برای توصیف سطح بهزیستی شناختی، هیجانی و برای نشان دادن مبتلا نبودن به اختلالات روانی به کار میرود. به گفته سازمان جهانی بهداشت، هیچ تعریف رسمی برای سلامت روان وجود ندارد و همه تفاوتهای فرهنگی، ارزیابی شخصی و نظریه های تخصصی رقیب بر شیوه تعریف این اصطلاح اثر میگذارد (سازمان جهانی بهداشت، ۲۰۰۱). از نظر کاپلان و بارون[۱] بهداشت روانی حالت خاصی از روان است که سبب بهبود، رشد و کمال شخصیت انسان میشود و به فرد کمک میکند که با خود و دیگران سازگاری داشته باشد (نادری، ۱۳۹۰). روند شیوع بیماریهای روانی به صورت سرسامآوری رو به افزایش است. بر اساس پیشبینی سازمان بهداشت جهانی، انتظار میرود که افسردگی تا سال ۲۰۲۰ به عنوان دومین عامل ازکارافتادگی شناخته شود (مورای و لوپز[۲]، ۱۹۹۷). بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی، یک تغییر جهانشمول در همهگیرشناسی بیماریها ایجاد خواهد شد، بهطوریکه بیماریهای غیرمسری مثل اختلالات ذهنی جای بیماریهای عفونی و بیماریهای مسری را در منجر شدن به ناتوانی و مرگهای زودرس خواهند گرفت (مورای و لوپز، ۱۹۹۶). پژوهشهای متعددی از وجود مشکلات سلامتی در جهان بهویژه در بین دانشجویان حکایت دارد. سازمان بهداشت جهانی مشکلات سلامت روانی جهان را ۵/۱۱ درصد در سال ۱۹۹۸ عنوان کردهاست؛ آمارها نشان میدهد که در سال ۲۰۲۰ این اختلالات به ۱۵ درصد خواهد رسید (کاترین[۳]، ۲۰۰۷؛ به نقل از آزاد). اختلالات خلقی شایع هستند. در اکثر زمینهیابیهای اخیر، اختلال افسردگی شایعترین اختلال روانپزشکی در طول عمر بوده است (تقریبا ۱۷ درصد). اختلالات اضطرابی نیز یکی از شایعترین گروههای اختلالات روانی را تشکیل میدهند. مطالعه ملی اختلالات توأم گزارش نمود که یکی از هر ۴ نفر (آمریکایی) واجد ملاکهای حداقل یک نوع اختلال اضطرابی است و میزان شیوع ۱۲ ماهه، ۷/۱۷ درصد است (سادوک و سادوک، ۲۰۰۷). به این معنی که وجود انسانهای مضطرب و ناامید بار سنگینی بر دوش جوامع خواهد گذاشت و نشانگر این است که اجتماع جهانی برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی کارها و راههای ناپیموده فراوانی پیش رو دارد (کاترین، ۲۰۰۷؛ به نقل از آزاد).
در ایران نیز بررسی سلامت روانی گروههای دانشجویی که توسط سازمان ملی جوانان انجام شده است، نشان میدهد که در مجموع ۴/۵۳ درصد یعنی بیش از نیمی از دانشجویان در زمره کسانی هستند که نیاز به کمک مشاورهای دارند تا بتوانند به عنوان یک جوان نیرومند و قوی مسائل خود و جامعه را حل کنند (سازمان ملی جوانان، ۱۳۸۰؛ همان). در مطالعه همهگیرشناسی که در ایران در سال ۲۰۰۴ جهت تعیین شیوع اختلالات روانی با بهره گرفتن از پرسشنامه (GHQ-28) انجام گرفته است، اختلال در ۱۸-۲۰% افراد ۱۵-۴۴ ساله تخمین زده شده است. شیوع اختلالات روانی در مناطق روستایی ۳/۲۱ درصد و در مناطق شهری ۹/۲۰ درصد در کل ایران میباشد (نوربالا، ۲۰۰۴).
اختلالات روانشناختی، مشکلات فراوانی برای دانشجویان که از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان فردای هر کشور میباشند، ایجاد کرده و بر عملکرد تحصیلی آنان به شدت اثر گذاشته و رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی آنان را مختل میکند. اختلالات غالبا بین سنین ۲۵-۱۸ سال، یعنی زمانی که جوانان وارد دوره بزرگسالی میشوند، بروز میکنند (توکلی زاده، ۱۳۸۹). گزارشهای متعدد از سال ۱۳۸۰-۱۳۴۲ نشان میدهد، طیف اختلالات روانی در دانشجویان از ۷/۱۱ تا ۵۴ درصد در نوسان بوده است (پورشریفی، ۱۳۸۳؛ به نقل از آزاد).
هدف اصلی بهداشت روانی کمک به همه افراد در رسیدن به زندگی کاملتر، شادتر، هماهنگتر، شناخت وسیع و پیشگیری از بروز اختلالات خلقی، عاطفی و رفتاری است. مقابله با بیماری روانی برای ایجاد جامعه سالم از وظایف اصلی دولتها و افراد جامعه است و هر اجتماع که خواستار بهزیستی و شادکامی افراد خود است، باید مردم سازگار و هماهنگ پرورش دهد (میلانی فر، ۱۳۸۸).