به اعتقاد شولز (۲۰۰۸) دلایل اصلی تجدید ارائه عبارتاند از درآمدها (مثلاً شناسایی نادرست یا سؤال برانگیز درآمد)، هزینه ها (مثلاً بهاشتباه سرمایهای کردن مخارج) و طبقه بندی مجدد و افشا (مثلاً طبقه بندی بازپرداخت بدهیها به عنوان سرمایه گذاری) (شولز، ۲۰۰۸: ۱۴ و ۱۵). هریبار و جنکینز[۲۰] (۲۰۰۴) معتقدند که شرکتهای تجدید ارائهکننده صورتهای مالی به دلیل مسائل مربوط به شناسایی درآمد، بهای تمام شده، هزینه های عملیاتی، دارایی ها و موجودیها اقدام به تجدید ارائه صورتهای مالی خود میکنند (هریبار و جنکینز، ۲۰۰۴: ۳۴۲). بر اساس پژوهش کراس[۲۱] و همکاران (۲۰۰۴) مهمترین علل تجدید ارائه صورتهای مالی، شامل شناسایی درآمدها، ذخایر، بیش از اندازه گزارش کردن دارایی ها، سرمایهای کردن نادرست برخی از مخارج، مخارج تجدید ساختار، ارائه کمتر از واقع بدهیها یا کاهش ارزش دارایی ها است (برگرفته از شریعت پناهی و کاظمی، ۱۳۸۹: ۸-۶). بنابرین تجدید ارائه صورتهای مالی را بر اساس دلایل آن، میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد.
۱٫ تجدید ارائه ناشی از مسائل مربوط به شناسایی درآمدها و هزینه ها؛
۲٫ تجدید ارائه ناشی از مسائل مربوط به شناسایی دارایی ها، بدهیها و ذخایر؛
۳٫ تجدید ارائه ناشی از مسائل مربوط به طبقه بندی اقلام صورتهای مالی.
در یکی دیگر از روشهای طبقه بندی، موارد تجدید ارائه صورتهای مالی به سه دسته منفی[۲۲] یا بد، مثبت[۲۳] یا خوب و خنثی[۲۴] یا مختلط[۲۵] تقسیم میشوند. تجدید ارائه در صورتی بهعنوان بد یا منفی طبقه بندی خواهد شد که اثر آن بر صورتهای مالی منفی باشد، بهعنوان نمونه تجدید ارائه، سود خالص یا درآمد را برای دوره های تجدید ارائه شده کاهش دهد (فریدر و شانثیکومار[۲۶]، ۲۰۰۸: ۱۴). اگر اثر تجدید ارائه بر صورتهای مالی مثبت باشد، مثلاً موجب افزایش سود خالص یا درآمد دوره های تجدید ارائه شده شود، این تجدید ارائه به عنوان تجدید ارائه مثبت طبقه بندی می شود. تجدید ارائه خنثی به حالتی گفته می شود که چند تغییر خوب و بد رخ میدهد و یکدیگر را خنثی میکنند (همان).
گرتسن[۲۷] و همکاران (۲۰۰۶) تجدید ارائه صورتهای مالی را بر اساس نیت مدیریت و درجه تحریف مربوط بودن اطلاعات، تقسیمبندی کرده اند. درجه تحریف، اشاره به میزان کاهش ارزش شرکت در نتیجه تأثیر تجدید ارائه دارد؛ و نیت مدیریت اشاره به آن دارد که آیا مدیریت عمداً و با هدف قبلی اطلاعات مالی را طوری اندازه گیری و افشا می نماید تا احتمال تجدید ارائه آن وجود داشته باشد (گرتسن و همکاران، ۲۰۰۶: ۴۳۲). بر این اساس اگر میزان تحریف بیاهمیت بوده و با نیت بد مدیران همراه نباشد، گرتسن و همکاران (۲۰۰۶) این نوع تجدید ارائه را بهمنزله دروغهای کمضرر[۲۸] تلقی میکنند. در صورتیکه میزان تحریف بااهمیت بوده ولی با نیت بد مدیریت همراه نباشد، اغفال[۲۹] نامیده می شود. این نوع تجدید ارائه احتمالاً به دلیل کاهش عملکرد شرکت، باعث تغییر انتظارات پیرامون پیش بینی آینده می شود؛ اما به اعتبار گزارشهای مالی شرکت آسیبی نمیرساند. چنانچه تجدید ارائه معرف سطح پایینی از تحریف عمدی باشد، بهعنوان حقه حسابداری خاکستری و کماهمیت در نظر گرفته می شود. این حالت موجب تغییر انتظارات در ارتباط با پیش بینی آینده نمی شود؛ اما اعتماد سرمایه گذاران را نسبت به صحت و درستی گزارشهای مالی آینده شرکت کاهش داده و باعث عدم اطمینان بازار به پیش بینیهای شرکت می شود (همان). سرانجام، جدیترین نوع تجدید ارائه تقلب و نیرنگ[۳۰] است که شامل تحریف بااهمیت و عمدی صورتهای مالی است. در این حالت هم پیش بینی آینده و هم اعتبار شرکت پیرامون گزارشهای مالی آتی تنزل مییابد (گرتسن و همکاران، ۲۰۰۶: ۴۳۳).
پالمرس و شولز (۲۰۰۴) انگیزه های تجدید ارائه هدفمند صورتهای مالی را به سه دسته تقسیم کرده اند: گروه نخست، انگیزه شرکتهایی است که دارای مشکل کم بودن سودآوری و نقدینگی هستند. این شرکتها تمایل بیشتری دارند تا با انجام اقدامات متقلبانه و مرتکب شدن اشتباهات عمدی، نتایج مالی خود را بهبود بخشند. گروه دوم، انگیزه شرکتهایی است که تمایل دارند با انجام تقلب و اشتباهات عمدی، انتظارات و پیش بینیهای بازار را برآورده سازند. گروه سوم، انگیزه ناشی از برخی قراردادهاست. قراردادهای پاداش وابسته به ارزش سهام و عملکرد شرکت نمونه ای از این قراردادها هستند.
۲-۲-۳- مسائلی در رابطه با تجدید ارائه صورتهای مالی
گرتسن و همکاران (۲۰۰۶) پنج مسئله را ذکر میکنند که می توانند به افزایش درک نیت تجدید ارائه و سطح تحریف آن از سوی بازار و ذینفعان کمک کند (گرتسن و همکاران، ۲۰۰۶: ۴۳۳). این پنچ مسئله به شرح زیر است.
۲-۲-۳-۱- اعتبار پایین مدیریت[۳۱]
اعتبار مدیریت سرمایه ارزشمندی است اما بهآسانی می تواند در شرایط تجدید ارائه صورتهای مالی آسیب ببیند. آسیب به اعتبار مدیریت یکی از دلایلی است که سرمایه گذاران به تجدید ارائه واکنش منفی نشان می دهند. در حقیقت خدشهدار شدن اعتبار مدیریت بهشدت بر درک بازار از انگیزه تجدید ارائه و تحریف ناشی از آن اثر گذاشته و در نتیجه ارزش بازار شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد (گرتسن و همکاران، ۲۰۰۶: ۴۳۴).
۲-۲-۳- ۲- شکاف ادراک[۳۲]
معمولاً، تفاوت اساسی بین تجدید ارائه ناخواسته که ناشی از ارائه اشتباه سهوی است و تجدید ارائه تعمدی که از سوءنیت ناشی می شود، بهدرستی درک نمی شود. بر این اساس، تفسیرهای ناعادلانهای انجام میگیرد. در حقیقت، اگر مدیر نتواند توضیحات و افشای لازم پیرامون تجدید ارائه داشته باشد، سوء تدبیر و عدم اطمینان در بازار ایجاد شده و کاهش ارزش بازار شرکت را به همراه خواهد داشت. بنابرین توانایی مدیریت برای برقراری ارتباط بهموقع و صحیح بین طبقات و تفاوتهای جزئی در مورد تجدید ارائه، انگیزه و تحریف درک شده از سوی عموم را به میزان قابل ملاحظهای تحت تأثیر قرار خواهد داد (همان).